نویسنده: خبرنگار

نسخه صوتی کتاب «هواتو دارم» با صدای ملیحه شبانیان در سماوا ناشر کتاب‌های صوتی منتشر شد.

گفت: «من شفاعت‌تون می‌کنم اما به یک شرط!» گفت: ‌ «اگه من شهید شدم، شما هر کدوم شش ماه برای من نماز قضا بخوانید و یک ماه روزه بگیرید. قول می‌دم به این شرط شفاعت‌تون کنم.»

پنجمین جلسه از فصل سوم برنامه قرار سه‌شنبه‌های انتشارات شهید کاظمی، عصر سه‌شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۳ با حضور خانواده خانم فخرالسادات طباطبایی و نویسنده کتاب «ام علاء» در مجتمع ناشران قم برگزار شد. پنجمین جلسه از فصل سوم برنامه قرار سه‌شنبه‌های انتشارات شهید کاظمی، عصر سه‌شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۳ با حضور خانواده خانم فخرالسادات طباطبایی و سمیه خردمند نویسنده کتاب «ام علاء» در مجتمع ناشران قم برگزار شد.

پنجمین جلسه از فصل سوم برنامه قرار سه‌شنبه‌های انتشارات شهید کاظمی، عصر سه‌شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۳ با حضور خانواده خانم فخرالسادات طباطبایی، راویان کتاب «ام علاء» در مجتمع ناشران قم برگزار خواهد شد.

«کتاب ماهی‌ها به دریا برمی‌گردند» اثر مرضیه اعتمادی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.

ناتا، داستانی دختری از قبائل آفریقایی است که به عنوان برده به جزیرةالعرب آوره می شود و به کنیزی منزل سعد ابن عباده بزرگ خاندان خزرج می رود.ناتا بعد از آشنایی با دیدگاه اسلام نسبت به زن و بردگان، به اسلام ایمان می آورد.

اشک‌ها بر گونه می‌نشینند و بغض در گلو حبس می‌شود. بانوی دو عالم، حضرت زهرا سلام الله علیها، امروز یاد شما، عطر یاس و غم را با هم در دل ما زنده می‌کند. چه مصیبتی بزرگ‌تر از داغ شما بر دل امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف؟

کتاب «به وقت ۳۱۵» روایت‌گر زندگینامه داستانی شهید دهه هشتادی امنیت کشور، محمد اسلامی است که به قلم رقیه بابایی نگاشته شده و در ۱۲۰ صفحه قطع رقعی، به شمارگان هزار نسخه توسط انتشارات شهیدکاظمی به چاپ رسیده است.

ناتا دختر سیاه پوستی که دست تقدیر او را از افریقا به مدینه می کشاند و همسایه دختر پیامبر صلوات الله علیه می شود.

رمان ناتا،رمانی تاریخی_مذهبی از زبان ناتا،دخترک آفریقایی که به دلیل تنگ‌دستی پدر به بردگی فرستاده می‌شود و خوله دخترک بزرگ زاده‌ عرب نقل می‌شود. روایت هایی از یک جنس اما با دو دیدگاه مختلف که خواننده را بر خواندن ادامه داستان ترغیب می‌کند.

«دارزن« روایت اصغر اقلیدی از پیش از انقلاب تا پیروزی انقلاب و حضور در جبهه و در نهایت هفت ماه اسارت در زندان کومله است. این متن مستند از زاویه دید اول شخص روایت شده است و از میزان صمیمیت و تأثیرگذاری قابل‌قبولی در بخش نهایی با موضوع اسارت برخوردار است.

«ام علاء» حکایت مادری است که نه تنها برای فرزندان خود که به گفته هرکه او را می‌شناخت، برای همه مادر بود. فرقی هم نداشت که بزرگتر باشند از او یا کوچکتر. سنگ صبوری بود که غصه همه را شنوا می‌شد و آغوش پرمهری که برای دیگران باز بود تا سر بر زانوانش بگذارند و دست نوازشش را لمس کنند.