نماز ناتمام

نماز ناتمام(شرح مجاهدات ناتمام نیروی رزمی، تبلیغی لشکر انصارالحسین استان همدان؛ حجت الاسلام حسین (ضرغام) شیراوند) لشکر انصارالحسین و شهدای بزرگ آن از مهمترین یگان های نظامی تاثیرگذار در دفاع مقدس بوده اند.

حضور جلودارانه نیروهای دلاور استان همدان در خطوط مقدم نظامی و جان بر کفی آنان در دفاع از میهن عزیز اسلامی و ارزشهای والای آن شهره خاص و عام است و توسط ستارگان اقبال همدان و نویسندگان چیره دست آن در کتب مختلفی، بازتاب یافته است. یک بار از نگاه فرمانده دلاور گردان حضرت ابالفضل، حاج میرزا سلگی در کتاب آب هرگز نمی میرد به وقایع پرکشش و جذاب این لشکر نگاه شده و بار دیگر در کتاب وقتی مهتاب گم شد از دید نیروی ساده اطلاعات و عملیات، علی خوش لفظ ماجرا روایت می‌شود. یک بار در کتاب دلیل با شخصیت والای شهید چیت سازیان آشنا می‌شویم و دیگر بار به خانه‌ی این شهید بزرگوار راه می یابیم و در کتاب گلستان یازدهم از زبان همسر شهید با او آشنا می شویم. کتاب نماز ناتمام که شرح مجاهدت های حجت الاسلام و المسلمین حسین شیراوند است، قدم به این راه پر فراز و نشیب گذاشته و این بار از نگاه نیروی "رزمی تبلیغی" به شرح روایت ها و مجاهدات شنیدنی خود و دیگر همرزمان می پردازد. او که افتخار همراهی و سربازی فرماندهانی چون، شهید چیت سازیان، شهید حاج حسین کیانی و حاج میرزا سلگی را در کارنامه دارد در سخت ترین نقطه درگیری حاضر می شود 

گزیده متن کتاب نماز ناتمام:

بعد عملیات تصمیم گرفتم برای حمام به سرپل ذهاب بروم و برای همین دنبال رفیق راه می‌گشتم. پسردایی‌ام محمود حسن‌گاویار در گردان حضرت ابالفضل7 بود. در مقرشان پیدایش کردم و از او خواستم که همسفر شویم. من و محمود با هم بزرگ شده بودیم. حتی دم عید وقتی بزرگ و کوچک فامیل جمع می‌شدیم تا به گرمابه برویم، من و محمود همبازی بودیم و به خوشگذرانی در حوض وسط گرمابه شیرجه می‌زدیم. حالا به یاد آن روزها دوباره گذرمان به حمام افتاده بود؛ با این تفاوت که عیدی در کار نبود و به جای لباس نو باید لباس عملیات می‌پوشیدیم! بعد حمام به استراحت در کوچه نشستیم تا نفسی چاق کنیم. یک لحظه به صورتش خیره ماندم، گفت: چیه؟ نگاه می‌کنی؟ - نور بالا می‌زنی محمود! خبریه؟ - از تو چه پنهان...من که لیاقت ندارم ولی پسرعمه جان غسل شهادت کردم! -یعنی می‌خوای شهید بشی؟ تو که برایت دختر نشان کرده‌اند، نمی‌خواهی ازدواج کنی؟! -یواشکی فرار کردم، وقتی میدونم رفتنی‌ام چرا دختر مردم را بدبخت کنم؟!

ویژگی‌ها

موضوع
خاطرات رزمنده جانباز دفاع مقدس
نویسنده
کمیل کمالی
شابک
978-622-285-171-2
تعداد صفحات
402
سال انتشار
1401
نوبت چاپ جاری
اول
وزن
425
شناسه ملی
8960300
تاریخ بروز رسانی اطلاعات
1401/9/20
ناشر
شهید کاظمی

6 محصولات مشابه در شاخه های مختلف:

محصولات مرتبط

شما میتونید سفارش بدید: مقدار این محصول