شهید عبدالله اسکندری

نویسنده: موسسه شهید کاظمی

برش‌هایی کوتاه از زندگی سردار شهید عبدالله اسکندری به روایت خانواده، دوستان، همکاران و هم‌رزمان. شهیدی که داعشیان سنگ‌دل سر از پیکرش جدا کردند و آن سر عزیز را بر سر نیزه کردند.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: آن زمان که حاج عبدالله اسکندری مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس بود، سین یکی از برنامه‌ها به انتها رسیده بود و در نقطه‌ی ناهار پایانی یکی از سمینارها بودیم که معاون وقت فرهنگی به من گفت: «برو سمت اداره و حاج عبدالله رو هم با خودت برای صرف ناهار بیار.» ساختمان نزدیک بود و با عجله و با پای پیاده به‌سمت ساختمان اداره حرکت کردم. ساعت کاری اداره تمام شده بود و اکثر کارمندان هم اداره را ترک کرده بودند. پله‌ها را سریع طی کردم. درِ اتاق باز بود. دری را که به راهرو باز بود، آهسته زده و سلام کرده و وارد اتاق شدم. صدایم را شناخت و گفت: «بیا تو.» جلوتر که رفتم، دیدم ایشان با همان منش متواضع و خاکی همیشگی خود روی زمین نشسته‌اند و سفره‌ای کوچک هم برای خود پهن کرده و مشغول خوردن ناهار هستند. نان و ماست و خرما. گفت: «مداح، چی کار داری این موقع؟» گفتم: «فلانی سلام رسوندن گفتن تشریف بیارید با هم بریم رستوران برای ناهار.» لقمه‌ای نان و ماست و خرما برایم گرفت و گفت: «همین جا خوبه. اگه می‌خوای، بشین باهم ناهار بخوریم.» آری؛ حاج عبدالله اسکندری این‌گونه بود که پاداشش تنی بی سر و سری بر روی نیزه.

موسسه شهید کاظمی

ویژگی‌ها

موضوع
مدافعان حرم
نویسنده
موسسه شهید کاظمی
شابک
۹۷۸۶۲۲۸۵۳۳۵۸
نوع جلد
نرم (شومیز)
قطع
پالتویی
تعداد صفحات
74
سال انتشار
1404
نوبت چاپ جاری
اول
وزن
85
تاریخ بروز رسانی اطلاعات
1404/6/24
ناشر
شهید کاظمی

6 محصولات مشابه در شاخه های مختلف:

محصولات مرتبط

شما میتونید سفارش بدید: مقدار این محصول