مرگ تدریجی یک سهراب
نویسنده: جمعی از نویسندگان
داستان بلند طنزی که دانشگاه رفتن سهراب را روایت میکند! این داستان با بهرهگیری از شخصیتهای شاهنامۀ فردوسی، موقعیتهای طنز زیبا و جذابی میآفریند و در خلال آن نیز انتقادات اجتماعی خود را به زبان طنز مطرح میکند.
گزیده متن مرگ تدریجی یک سهراب:
یکی داستان است پر آب چشم دل نازک از گیتی آید به خشم آن سال، سال سختی بود. سهراب، فرزند دردانۀ رستم، بعد از سه سال درس خواندن و قبول نشدن، به پدر قول داده بود که اگر نتواند امسال در آزمون سراسری دانشگاهها قبول شود، بر حکم پدر گردن نهاده، به جنگ با وی برود و پدر، در اقدامی غافلگیرانه او را به هلاکت رساند، تا ننگ دانشگاه نرفتن پسر فراموش گردد. رستم نیز هرآنچه داشت و نداشت را بفروخت تا سهراب در موسسۀ کنکوردانانِ رو به دانشگاه ثبتنام کند و کتاب تست بخرد و انبار کند. ماهها بگذشت و سهراب سخت مشغول خواندن بود... تهمینه مادرش، همیشه نگران بود. دودلی در دل رستم غوغا میکرد؛ چه کند؟! او که تاب و تحمل دوری فرزند ندارد، چگونه بر وی تیغ کشد و او را به هلاکت برساند؟! از طرفی هم رستم کسی نبود که از سخنش بازگردد. رستم در این کشمکش بود و سهراب نه از ترس جان که از فرط علاقه به علمآموزی و دانشاندوزی، کمر همت بسته بود تا روز آزمون...
ویژگیها
- موضوع
- انقلاب اسلامی
- نویسنده
- زهرا یوسفان نجف آبادی
- شابک
- ۹۷۸-۶۰۰-۶۳۶۰-۱۲-۶
- نوع جلد
- نرم
- قطع
- رقعی
- تعداد صفحات
- ۴۸
- سال انتشار
- ۱۳۹۰
- نوبت چاپ جاری
- اول
- وزن
- ۸۰
- شناسه ملی
- 2432619
- تاریخ بروز رسانی اطلاعات
- 1403/2/13
- ناشر
- شهید کاظمی