بیش از 155 خاطره تلخ و شیرین از زبان 34 تن از آزادگان

ارسال نظر

تلخ و شیرین از اسارت

بیش از 155 خاطره تلخ و شیرین از زبان 34 تن از آزادگان

پرداختن به وقایع دوران اسارت آزادگانی که حقا ذخایر این انقلاب اند، کاری سخت و دشوار است؛ چون تبیین و ترسیم فضای سنگین و غیر قابل باور اردوگاه های مخوف حزب بعث تنها برای کسانی میسور است که تلخی ها و مرارت های آن را با تمام وجود لمس کرده اند. مجمومه خاطرات آزادگانی که نویسنده تلاش کرده تا قدمی برای آشنایی مظلومیت های فرزندان غیور ملت و نیز رشادت ها و ایستادگی های اعجاب برانگیز شان را به مخاطب نشان دهد.

از جمله آثار نویسنده میتوان به نهال های برومند، هنر اهل بیت علیهم السلام و... اشاره کرد.

بیش از 155 خاطرۀ تلخ و شیرین از زبان 34 تن از آزادگان

پرداختن به وقایع دوران اسارت آزادگانی که ذخایر این انقلاب‌اند، کاری سخت و دشوار است؛ چون تبیین و ترسیم فضای سنگین و باورناپذیر اردوگاه‌های مخوف حزب بعث تنها برای کسانی میسور است که تلخی‌ها و مرارت‌های آن را با تمام وجود لمس کرده‌اند. مجموعه خاطرات آزادگانی که نویسنده تلاش کرده تا قدمی برای آشنایی مظلومیت‌های فرزندان غیور ملت و نیز رشادت‌ها و ایستادگی‌های اعجاب برانگیزشان را به مخاطب نشان دهد. ازجمله آثار نویسنده می‌توان به نهال‌های برومند، هنر اهل‌بیت(علیهم‌السلام) و... اشاره کرد.

15٬000 ‎تومان

بدون مالیات محصول موجود است و میتوانید سفارش دهید

گزیدۀ متن

یکی از کارهای رایجی که سرباز‌های عراقی انجام می‌دادند، توهین به حضرت امام بود. آن‌ها از اسرا می‌خواستند که به امام توهین کنند. مثلاً می‌گفتند: بگویید فلانی دجال. آقای اسکندری توسی اهل تهران یک‌دفعه با صدای بلند گفت: «خمینی نجار نجار.» به‌جای دجال گفت نجار. همۀ ما خنده‌مان گرفت. یکی از مأموران عراقی متوجه شد و او را به باد کتک گرفت. گفت: «ما می‌گوییم دجال تو می‌گویی نجار؟ »افسر عراقی با فحش و ناسزا به سربازش گفت: «این‌قدر به این‌ها نگویید دجال دجال. خمینی در رگ و خون این‌هاست. شما هر کاری بکنید، نمی‌توانید محبت خمینی را از دل ایرانی‌ها دربیاورید.» من همیشه در ذهنم این افسر عراقی را تحسین می‌کردم و با خود می‌گفتم: بارک الله که از زبان باطنت حرف حقی درآمد.