ورود به سایت
کتاب های الکترونیک
مجموعه گفتارهای مرتبط و به هم پیوسته از فعالیت‌های فرهنگی و سیره‌ی تربیتی شهید محمد عبدی که حاصل گفت‌وگو با خانواده، دوستان و شاگردان شهید است.
شهید محمد عبدی در دهه70 در شرق تهران و منطقه‌ی تهرانپارس از جمله بسیجیان فعال و مربیان با همتی بود که در سنگر مسجد و مدرسه در ارتباط فعال و سازنده با جوانان و نوجوانان، نقشی ویژه و ماندگاری داشت. او و هم‌نسلان و هم‌قطارانش بعد از رحلت امام خمینی(ره) و با آغاز دهه‌ی۷۰ و خوابیدن شور و حال جنگ به اقتضای ضرورت آن دهه و آن سال‌ها، در سنگر فرهنگ مشغول مجاهدت و فعالیت شدند. او با آتش درون، پیوسته در مخاطره‌ی سوختن و در سودای رفتن بود و عاقبت با شهادت آسمانی شد. همیشه مربی در سه فصل با عناوین «خدا کند همیشه جا برای دویدن باشد»، «خداوند مرا آفریده است برای معلمی و مربی‌گری» و «من مثل حضرت زهرا(س) شهید می‌شوم» تدوین شده است.
همیشه مربی
نویسنده: حسن مجدیان
مجموعه گفتارهای مرتبط و به هم پیوسته از فعالیت‌های فرهنگی و سیره‌ی تربیتی شهید محمد عبدی که حاصل گفت‌وگو با خانواده، دوستان و شاگردان شهید است.
شهید محمد عبدی در دهه70 در شرق تهران و منطقه‌ی تهرانپارس از جمله بسیجیان فعال و مربیان با همتی بود که در سنگر مسجد و مدرسه در ارتباط فعال و سازنده با جوانان و نوجوانان، نقشی ویژه و ماندگاری داشت. او و هم‌نسلان و هم‌قطارانش بعد از رحلت امام خمینی(ره) و با آغاز دهه‌ی۷۰ و خوابیدن شور و حال جنگ به اقتضای ضرورت آن دهه و آن سال‌ها، در سنگر فرهنگ مشغول مجاهدت و فعالیت شدند. او با آتش درون، پیوسته در مخاطره‌ی سوختن و در سودای رفتن بود و عاقبت با شهادت آسمانی شد. همیشه مربی در سه فصل با عناوین «خدا کند همیشه جا برای دویدن باشد»، «خداوند مرا آفریده است برای معلمی و مربی‌گری» و «من مثل حضرت زهرا(س) شهید می‌شوم» تدوین شده است.
گزیده متن کتاب همیشه مربی:
یک شب، داخل حسینیه بچه ها افتاده بودند به جان هم. جشن پتو همه را درگیر کرده بود. دیگر مربی و دانش آموز هم نداشت. محمد هم با آن همه محبوبیتش گیر افتاد و انداختنش زیر پتو و حسابی زدنش! آخرهای کار هم یکی از بچه‌ها با کف پا گذاشت توی صورتش! سر محمد پایین بود. بعد از این لگد، همه کشیدند کنار و الفرار! جشن پتو هم خوابید. من نزدیکش شدم، تو کتک زدنش شریک نشده بودم! نصفِ صورتش قرمز شده بود! یک نگاهی به من کرد و گفت: «حسن کی بود زد تو صورت من؟». من تا آمدم بگویم، جلوی دهانم را گرفت و گفت: «ولش کن نگو». بلند شد و آرام شد و لبش به خنده باز شد.
ویژگی‌ها
- موضوع
- فرهنگ و هنر/ پایداری و مقاومت
- نویسنده
- حسن مجیدیان
- شابک
- 9786222850210
- نوع جلد
- شومیز/ نرم
- قطع
- رقعی
- تعداد صفحات
- 216
- سال انتشار
- 1399
- نوبت چاپ جاری
- دوم
- وزن
- ۲۳۰
- شناسه ملی
- 753898
- تاریخ بروز رسانی اطلاعات
- 1402/10/5
- ناشر
- شهید کاظمی
6 محصولات مشابه در شاخه های مختلف:
مقالات مرتبط
پیشنهاد کتب ویژه به مناسبت روز معلم
معلمان انسان‌ساز هستند و می‌توانند در تربیت فرزندان کشور تاثیر گذار باشند. به همین خاطر شغل آن ها به مثابه شغل...
مطالعه بیشتر
شهیدی که زبان نسل Z را بلد بود!
این روزها که بازار فیلم و الگوهای یک بار مصرف هالیوودی داغ است، سر زدن به کتاب آن هم از آدمی به ماندگاری شهید محمد...
مطالعه بیشتر
بسم رب الشهداء والصدیقین درباره ی مربی شهید محمد عبدی
آنها که دغدغه ی "بچه های مردم" را دارند، محمد عبدی را خوب می‌شناسند. محمدعبدی، مربی و معلم و برادر و دلسوز نوجوان و...
مطالعه بیشتر
معرفی ۶ کتاب حوزه جهاد و مقاومت که رهبر انقلاب بر آنها تقریظ نگاشته‌اند
معرفی ۶ کتاب حوزه جهاد و مقاومت که رهبر انقلاب بر آنها تقریظ زدند.
مطالعه بیشتر
می‌دانستید مقنی‌ها در جنگ چه نقشی داشتند؟
به حال از خودتان پرسیدید چرا می‌گویند، جنگ کارخانه انسان‌سازی بود؟ مگر می‌شود از بین انفجار و خون و موشک و کشتار،...
مطالعه بیشتر
در برنامه «کتاب یک» انجام می‌شود؛ معرفی ۶ کتاب تقریظ شده توسط رهبر معظم انقلاب
برنامه تلویزیونی «کتاب یک» به مناسبت هفته دفاع مقدس به معرفی ۶ کتاب تقریظ شده توسط رهبر معظم انقلاب می‌پردازد.
مطالعه بیشتر
یادداشت بر کتاب هواتو دارم
« تکبهتک اعضای خانواده اش را به من سپرد، خانواده خودش که تمام شد شروع کرد به سفارش اعضای خانواده من. از من خواست...
مطالعه بیشتر
در آستانه هفته دفاع مقدس انجام شد؛ تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «هواتو دارم»
همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس اسامی کتبی که توسط رهبر معظم انقلاب تقریظ شده‌اند منتشر شد.
مطالعه بیشتر
محصولات مرتبط
