حاج تقی

نویسنده: سید مجتبی طباطبایی

خرده روایت هایی از زندگی تقی علایی از شاهدان عینی قیام 15 خرداد 42

حاج تقی در خاطراتش پیشوای دهه های 1330 تا 1350 را به تصویر می کشد و این سال ها پیشوا را با ذکر جزئیات مرور می کند. درخشندگی چهره حاج تقی در پیشوا و ورامین به جهت حضورش در قیام 15 خرداد 1342 است. سر نترس او در رویارویی با ظلم و ستم از او چهره ای انقلابی ساخته است. حاج تقی به مدد حافظه قوی و دل زلال و روشنی که دارد، راوی منصفی است که به روایت خاطراتش می پردازد. و باز هم به مدد حافظه قوی در گفتن خاطراتش، سعی می کند یک واو را جا نیندازد. ذکر جزئیات و همچنین حال وهوایی که در آن زیسته، از ویژگی، از ویژگی های روایت این شاهد عینی قیام 15 خرداد است.

شصت سال پیش، در حالی که مردم دشت ورامین مشغول عزاداری سومین روز از شهادت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بودند، خبر دستگیری امام راحل را شنیده و رخت عزای خود را با کفن عوض کرده و برای دفاع از مرجع تقلید خود، پای پیاده به سمت تهران حرکت کردند.حرکت کفن‌پوشان دشت ورامین از چند مسیر صورت گرفت، مردم پیشوا از صحن مطهر امامزاده جعفر(ع)، مردم روستای محمدآباد عرب‌ها و مردم روستای قلعه سین بدون اطلاع از حرکت یکدیگر به سمت تهران عزیمت کرده و در طول مسیر، مردم ورامین و مناطق اطراف و حتی کشاورزانی که مشغول برداشت گندم بودند نیز به آن ها افزوده شدند.به استناد اسناد ساواک، جمعیتی بالغ بر پنج هزار نفر پیش از ظهر حرک خود را به سمت تهران آغاز کردند و نزدیک غروب به محل پل باقرآباد رسیدند، پلی تاریخی که برو روی یکی از سرشاخه‌های رودخانه جاجرود احداث شده بود و برای رسیدن به تهران، تنها راه عبوری محسوب می‌شد. عوامل رژیم ستم‌شاهی با برخورداری از انواع سلاح‌های آن زمان، سمت دیگر پل باقرآباد سنگر گرفته بودند و با مشاهده جمعیت، با دستور تیر سرهنگ حسن بهزادی، به روی مردم کفن پوش آتش گشودند.

برشی از کتاب حاج تقی:
بهزادی با صدای بلند از ما خواست یک نفر را بفرستیم تا با او صحبت کند. به یکدیگر نگاه کردیم. بیشترمان کشاورز و دهقان بودیم. بین ما سید مرتضی طباطبایی تحصیل کرده و معلم بود. با عزت‌الله رجبی و یک نفر دیگر به سمت بهزادی رفتند. نزدیک آن دو که شدند، بهزادی پرسید: «شما رهبر این‌ها هستید؟» «نه! من هم یکی از همین‌ها هستم.» «این جمعیت برای چه راه افتاده؟» «این مردم مقلد آیت‌الله خمینی‌اند. شنیده‌اند مأموران شاه ایشان را دستگیر کردند، می‌خواهند اعتراض کنند. طبق قانون اساسی مجتهد مصونیت دارد.»«من دستور آتش دارم. اجازه نمی‌دهم از این پل بگذرید.» بهزادی اشاره کرد به پلی که قسمتی از جمعیت روی آن منتظر ایستاده بودند. طباطبایی گفت: «این مردم تا اینجا حتی یک شاخه درخت را نشکسته‌اند. شما آیت‌الله خمینی را آزاد کنید، مردم از همین‌جا برمی‌گردند.» بهزادی می‌خواست حرفی در پاسخ بزند که عزت‌الله رجبی مصمم گفت: «اگر می‌خواستیم برگردیم که تا اینجا نمی‌آمدیم. برگشت در کار ما نیست.»
این کتاب در 96 صفحه توسط سید مجتبی طباطبایی نگاشته شده و توسط انتشارات شهید کاظمی در سال 1402 در قطع رقعی منتشر شده است.
سید مجتبی طباطبایی

ویژگی‌ها

موضوع
انقلاب اسلامی
نویسنده
سید مجتبی طباطبایی
شابک
۹۷۸۶۲۲۲۸۵۲۲۷۶
نوع جلد
نرم (شومیز)
قطع
رقعی
تعداد صفحات
93
سال انتشار
1402
نوبت چاپ جاری
اول
وزن
110
تاریخ بروز رسانی اطلاعات
1402/8/24
ناشر
شهید کاظمی

6 محصولات مشابه در شاخه های مختلف:

محصولات مرتبط

شما میتونید سفارش بدید: مقدار این محصول