ورود به سایت
کتاب های الکترونیک
غدیر در مدائن
نویسنده: موسسه خاکریز ایمان و اندیشه
کتاب غدیر در مدائن به همت خاکریز ایمان و اندیشه
شخصیت محوری این داستان یک جوان ایرانی است که ماجرای غدیر را از زبان حذیفه - فرماندار مدائن و از یاران حضرت امیر علیه السلام - می شنود. با به خلافت رسیدن حضرت امیر علیه السلام دو نامه به حذیفه می رسد که یکی از آنها را باید در مسجد برای مردم بخواند. در جریان قرائت نامه حذیفه امام علی علیه السلام را «امیرالمومنین حقیقی» خطاب می کند و همین تعبیر آتشی می شود بر خرمن تصورات پیشین مسلم تا بخواهد بداند و به جمع شیعیان بپیوندد و به سوی سرنوشت عاشقان امیرالمومنین قدم بردارد.
گزیده متن کتاب غدیر در مدائن:
صدای اذان ظهر از گلدستههای مسجد طنین افکنده بود. در بازار، کاسبها مغازهها را تعطیل میکردند تا برای نماز آماده شوند. مسلم با شتاب کوچه بازار را پشت سر گذاشت تا خود را هرچه زودتر به خانه امیر برساند. حکایتهایی که چند روز پیش حذیفه برایش تعریف کرده بود یکی یکی در ذهنش تداعی میشد. هر لحظه و هر مکانی که شنیده بود مانند تصاویری از ذهنش میگذشت و او را در این چند روز رها نکرده بود. حتی نتوانسته بود در این مدت به خوبی استراحت کند.
چیزی به خانه حذیفه نمانده بود. از دور جمعیتی را دید که سر گذر جمع شده بودند. نزدیکتر شد و به مردم نگاه کرد. بیدرنگ به داخل گذر پیچید و با دیدن جمعیت در مقابل خانه امیر دلش به شور افتاد. هنوز چند قدمی جلوتر نرفته بود که ناگهان از داخل خانه صدای «لا اله الا اللّه» بلند شد. خشکش زده بود و توان راه رفتن نداشت. آرام به دیوار تکیه زد و پاهایش خم شد. به رفت و آمد مردم خیره ماند. تابوت حذیفه روی دستان مردم که «لا اله الا اللّه» میگفتند از مقابل چشمان مسلم عبور کرد. به دنبال تابوت به راه افتاد. اشک از چشمانش سرازیر شده بود.
در دل فریاد زد: 'سلام بر تو ای حذیفه! که در روزهای سختی مولایت را تنها نگذاشتی. سلام بر تو که منافقین را خوب میشناختی و حق را کتمان نکردی ...'
ویژگیها
- موضوع
- داستان تاریخی
- نویسنده
- خاکریز ایمان و اندیشه
- شابک
- 978-622-285-013-5
- نوع جلد
- نرم
- قطع
- رقعی
- تعداد صفحات
- 80
- سال انتشار
- 1390
- نوبت چاپ جاری
- هفدهم
- وزن
- 100
- تاریخ بروز رسانی اطلاعات
- 1403/4/14
- ناشر
- شهید کاظمی