باش...

نویسنده: مرثا صامتی

روایتی داستانی از عشق و انتقام در مسیر زیارت ابا عبدالله(ع)

رمانی با عطر و بوی پیاده‌روی اربعین، بوی اسپند موکب‌ها، شیرینی، چای عربی و نگاه پُر مهر ارباب. این کتاب ماجرای داستان مردی به نام رحیم است که دل در گرو عشق دختری عرب به نام سلیمه دارد و برای به دست آوردنش ناگزیر به انتخاب می‌شود. داستان در همسفری دو زائر می‌گذرد که یکی جز به مقصد و حرم امام چشم ندارد و دیگری دسته‌چاقو را در دستانش می‌فشارد.

گزیده متن کتاب باش:

دخترک، اول خودش را جمع می‌کند؛ اما دست‌های ازهم ‌بازشدة من را که می‌بیند می‌‌آید جلوتر. یا علی می‌گویم و روی دستم بلندش می‌کنم و می‌گذارم پشت گردنم. برای چندلحظه تمام عضلاتش سفت می‌شود و خودش را محکم می‌گیرد. با ترس خم می‌شود و دست‌هایش را گره می‌کند دور گردنم و نگاه می‌‌کند آن پایین به صورت خواهرش. وقتی لبخند خواهر بزرگ‌تر را می‌بیند، انگار خیالش راحت‌تر می‌شود و دست‌هایش را شل می‌کند. عبایش افتاده روی شانه‌هایم و پاهایش را از دو طرفم آویزان کرده؛ درست مثل آن روزهای رحیم که می‌نشست و پاهایش را آویزان می‌کرد دو طرفم. دست آن یکی دخترک را محکم می‌گیرم و آرام راه می‌‌افتیم. نمی‌دانم چرا؟ ولی یکهو بغض گلویم را فشار می‌دهد و دوباره صورت نحس مردک نقش می‌بندد جلوی چشمم که اگر نبود حالا دست رحیم توی دستم بود و داشتم پیاده می‌بردمش زیارت ارباب...
مرثا صامتی

ویژگی‌ها

موضوع
انقلاب اسلامی
نویسنده
مرثا صامتی
شابک
9786227177961
نوع جلد
نرم
قطع
رقعی
تعداد صفحات
128
سال انتشار
1399
نوبت چاپ جاری
اول
وزن
۱۵۵
شناسه ملی
7343562
تاریخ بروز رسانی اطلاعات
۱۴۰۰/۹/۹
۱۴۰۰/۹/۹
ناشر
شهید کاظمی

6 محصولات مشابه در شاخه های مختلف:

محصولات مرتبط

شما میتونید سفارش بدید: مقدار این محصول