رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز دوشنبه 24 اردیبهشت ماه از سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بازدید کردند. رهبر انقلاب در بخشی از این بازدید از غرفه انتشارات شهید کاظمی نیز بازدید کردند، در جریان این بازدید معصومه سپهری نویسنده کتاب «مرد ابدی» ضمن معرفی این کتاب توضیحاتی درباره روند نگارش و انتشار کتاب خدمت رهبر انقلاب ارائه کرد.
سپهری گفت: پس از حضور رهبر انقلاب در غرفه انتشارات شهید کاظمی و صحبتهایی که با ناشر محترم داشتند، بهسمت ما تشریف آوردند. آقای مختارپور بنده را معرفی کردند و آثار قبلی من «لشکر خوبان» و «نورالدین پسر ایران» را یادآوری کرد که حضرت آقا بهخوبی این دو کتاب را میشناختند.
وی ادامه داد: پس از آن آقای خلیلی مدیر انتشارات شهید کاظمی که جلد دوم کتاب «مرد ابدی» را در دست داشتند، کتاب «مرد ابدی» را نشان دادند، رهبری فرمودند؛ "همین یک جلد است؟"، آقای خلیلی به من اشاره کردند که خودم توضیح بدهم، من عرض کردم،؛ "این کتاب مجموعه 3جلدی است که نزدیک به 12 سال کار پژوهش و نگارش آن جریان داشته است و با 180 نفر گفتوگو کردیم". آقا با تأمل فرمودند؛ "تحقیقات را خودتان انجام دادید؟"، گفتم؛ "بله، اکثرش را خودم انجام دادهام و در جریان این کار، با خانواده محترم طهرانیمقدم، همسر و فرزندان شهید، دوستان شهید، رزمندگان و دانشمندان موشکی و خانوادههای شهدایی که همراه شهید طهرانی مقدم به شهادت رسیدند، گفتوگوهای خوبی انجام شد".
سپهری ادامه داد: حضرت آقا لطف کردند و همان جلد دوم کتاب را نگاه فرمودند و احساس کردم از چنین کارهایی راضیاند. با توجه به اینکه کتاب سه روز پیش، منتشر شده است، احساس کردم حضرت آقا برای اولین بار کتاب را دیدند، سپس آقای مختارپور به خواهر عزیزم خانم غفارحدادی که پیش از این کتاب خط مقدم را برای شهید طهرانیمقدم تألیف کرده بودند، اشاره کردند، آقا کاملاً این کتاب را هم بهیاد داشتند و به سخنان خانم حدادی درباره آثار جدیدشان گوش دادند.
نویسنده کتاب «مرد ابدی» افزود: عید فطر امسال به زیارت قم مقدسه مشرف بودیم، مدتی پیش همسر یکی از شهدای همراه حاج حسن، خواب عجیبی دیده بود که ربطی با شهید طهرانی مقدم و تسبیح داشت، کلاً چندین سال است تسبیح و ذکر جزو مهمات زندگی ما شده بود، خواستم تسبیحی برای آن همسر شهید هدیه بگیرم، خواهرم نیز تسبیحی برای من گرفت که عهد کردم همیشه این تسبیح همراهم باشد و از کیفم خارجش نکنم.
وی افزود: در طول یک ماه گذشته، برای اینکه این کتاب به سرانجام برسد و منتشر شود، روزهای بسیار سخت و کار شبانهروزی داشتیم و من هر جا امکان داشت، در تاکسی، در فاصله استراحتها، بین جلسات مدام با آن صلوات میگفتم و هر قدر میتوانستم صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها را که از زمان آشنایی و انس با حاج حسن آقا، برکات زیادی از آن دیده بودم و گویی سختیها را بر من آسان میکرد، میگفتم. امروز، زمانی که احساس کردم رهبری قصد دارند تشریف ببرند و بازدیدشان از غرفه رو به اتمام است، عرض کردم؛ "آقا! گرههای کار حاج حسن با صلوات حضرت زهرا سلام الله علیها گشوده میشد و من در ماه گذشته با این تسبیح مدام این صلوات را بهنیابت از شهید میخواندم، اجازه میدهید این تسبیح را به شما هدیه کنم؟"، آقا بله گفتند و دست چپ خود را گشودند، من آن "تسبیح ساده خوشبخت" را که از قم آمد و با چاپ کتاب در شهر مقدس قم و در شب میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها خیلی برایم عزیزتر شد، در دست آقا قرار دادم. آقا بلافاصله بعد از اینکه تسبیح را در جیب لباسشان گذاشتند، لطفشان را بر بنده تمام کردند و فرمودند: «بیایید من هم تسبیح خودم را به شما بدهم.»، امروز، لطف آقا، نعمت انس با «مرد ابدی» را بر من حقیر، تمام کرد...، الحمدلله.
Leave a comment